همینطوره

کلیک

و حتی وانمود میکنن حالشون خوبه و زندگی بعد از نبود طرف مقابل عالی شده:))

بی ترررررربیت

ولی من به شخصه این همه منتظر پاییز نبودم که هوا بخواد اینجوری شه:|||

آفتاب نموده مارو-__-

باور کنیددددددد کافیه من پامو از اینجا بذارم بیرون،همچین بارون میباره که نگو

لامصب با من لجه انگار!

یعنی ببین،به بارونم گفتیم دوستت دارم،رفت:)))(از این چس ناله ها😂)

مرسی اه

عجبا:|

همین الان غر زدم

الان ی پست دیدم از یکی که مامان و باباش فوت شدن،میگفت دلم براشون تنگ شده و اینا:|

یاد اون وقتایی افتادم که با خانوادت بحثت میشه بعد تو تیوی یکسره دارن راجع به احترام به پدر و مادر حرف میزنن:|||(لامصبا دهنشونم نمیبندن)

خدایا دمت گرم

خوب بلدی پس گردنی بزنی به آدم:/

قربونت برم،خودم فهمیدم چی میگی اصن دیگه غر هم نمیزنم-_-❤️

بابا-_-

هوووووف بابا عصبیم کرده...

همه چی رو خیلیییییی جدی میگیره://

ی اخلاقی داره که خیلی رو مخمه

اونم اینه که فکر میکنه همه چیز دانه و به شدت اعتماد به نفس داره

ینی تا میای باهاش حرف بزنی که پدر من،اینی که تو میگی اشتباهه به فلان دلیل و فلون دلیل

سریع گارد میگیره که نههههههه من لابد ی چیز میدونم که میگم،تو بگی ف من میرم فرحزاد،تو دیگه به من نگو و من خودم به همه درس میدم و از این حرفاااا

اینجور وقتا میخوام دست بندازم این دهن منه جر بدم:|

پس میخوابم:)

ولی حالا که فکر میکنم خیلی احمقم که نمیرم بخوابم

بیدار بمونم که چی؟

غم،استرس،دلتنگی،فکر و خیال...

تو بیداری اینا بیشترین چیزین که گیر من میان

ولی خواب...

اینجا که واسه خودمه

اصن واسه اینه که بنویسم تا خالی شم دیگه؟

یعنی مجبور نیستم تظاهر کنم به قوی بودن و بیخیال بودن؟

پس بذار بگم

خواب برای من ی محبت الهیه اصن:)))

علاوه بر اینکه از اون حس های لعنتی که گفتم رها میشم

حتی اکثر وقتا خوابشو میبینم...

آخخخخخخخ نگم که چقدر حالم خوبه اون موقع

ی وقتایی واقعا خوابه و اتفاقایی میوفته که هروقت یادشون میوفتم لبخند میاد رو لبم

ی وقتایی هم ی قسمتایی از گذشتس...

در هرصورت حالم خیلی خوبه

مهم اینه!

درسته بعدش دلتنگیم بیشتره

ولی به درک

حداقل چندساعتی واقعا آروم بودم

واقعاااااااااااا حالم خوب بود

خواب خیلی خوبه

کاش میشد همیشه بخوابی

میشه امشبم خوابتو ببینم؟

+البته اگه بذاری خوابم ببره...

روزا که هی سعی میکنم فکرتو تو ذهنم خفه کنم و هی به خودم میگم الان وقتش نیس،کلی کار داری

ولی شبا نه!

دیگه نمیتونم در برم:)

غر:/

فردا روز سختیه و دهنم سرویسه:)))

واسه همین ترجیح میدم که الان مثل یک مرغ برم بخوابم تا حداقل بی خوابی زجرکشم نکنه!

اما خب اصن کار راحتی نیست...

هووووووووف

لازمه بازم بگم که این جو و خونه و شهر و کوفت و زهرمار داره خفم میکنه؟:|

اه چقدر غر دارم...

میتونم ساعت ها بشینم و فقططططططط غر بزنم

اما سر کی؟-_-

ازدواج یا عشق؟

سر شام بودیم

یه دیالوگی از تیوی داشت پخش میشد که به نظرت اینکه اول عاشق شی بعد ازدواج کنی بهتره یا اول ازدواج کنی بعد عاشق شی؟

بابامم گفت دومی!

معمولا اینجور وقتا داره نصیحت غیر مستقیم میکنه به من😂

حواسم نبود واسه همین پرسیدم دومی کدوم گزینه بود؟

مامان گفت:اول ازدواج بعد عشق

منم خیلی ریلکس و بدون مکث گفتم:به نظر من خیلی چرته

بابام:😐

بعد بازم همون شوخی های همیشگیش(نصیحت غیر مستقیم:d)رو شروع کرد که:دختر من از این مسخره ی بازیای عاشقتم و منم همینطور و اول تو قطع کن و اول تو برو و...نداره هاااااااا

منمممممممممم فقط میخندیدم😂😂

+این فقط نظر من با توجه به شخصیت و اخلاق و عقاید خودم بود!

واگرنه هرکسی ی نظری داره و نظرشم بسیاااااار محترمه:))))))))))

به به*_*

ااااااا سری جدید شب جمعه شروع شده؟*_*

+وی فیلترشکن خود را روشن کرده و با کلی ذوق به سایت من و تو هجوم میبرد:)))

لعنت به...

من الان به چی احتیاج دارم؟

الان یا باید تهران باشم یا اونجایی که پارسال این موقع ها بودم!

اصننننننن هرجایی جز اینجایی که الان هستم

این اتاق،این خونه،این شهر،این جو

امشب دارههه خفم میکنه و من نمیدونم الان باید چیکار کنم که حالم خوب شه...

+حداقل کاش امشب یا فردا بارون بباره

آبم قطعه:)

ولی هیچی به اندازه ی باخت مسخره ی پرسپولیس،نمیتونست اینجوری برییییییییییینه تو حالم-______-

اعوذ بالله مِن این ادما!

داشتم واسه خودم قدم میزدم و زیرلب اهنگ میخوندم که حس کردم یکی داره نگام میکنه

سرمو گرفتم بالا یهو ی اقایی رو دیدم

کرک و پرم ریخت

ی هین بلند گفتم و اونم همینجور بر و بر داشت نگام میکرد

همون لحظه هم یادم اومد:که به احتمال زیاد این همون غریبه ایه که واسه فلان کار اومده اینجا و از قضا بسیار هم هیز و چشم چرون تشریف داره:)))))))

کوچه هم خیلی خلوت و تاریک بود...

نگم براتون که چجوری سعی کردم در عین ریلکس بودن،پروااااااااااااااز کنم طرف خونه ی خالم:)

شادن کلا:/

پسرخالم با ی شماره دیگه زنگ زده بهم و صداشم عوض کرده

میگه سلام چه خبرررررررررر؟(با لحن چندش این پسر مزاحما خوانده شود)

خیلی جدی گفتم شما؟

دوباره گفت تو بگو چه خبر؟؟؟

منم با ی حالت دعوایی:گفتم شما؟؟؟

که صدا خنده شنیدم

گفتم داداش تویی؟

گفت اره این شمارمو سیو نکردی هنوز؟حقته:|

بابامم از اونور میخندید میگفت:راضی نبودم ازت،باید میگفتی چیکارم داری پدرررررررررسوخته!

شوهرخالمم که...😅

منم این بودم کلا:😐😂

+حالا بعدش پسرخالم دوباره گوشیو گرفته میگه:شب میایم اونجا فیلم دانلود کن،خدافظ:|

برم راز بقا دانلود کنم یکم با همنوعاش آشنا شه!

لعنتیِ جذاب

شایع شاااایع شااااااااااایع

چرا اینقدر خوبی تو بشر؟؟؟؟

مای لاو

اگه میشد با کرانچی ازدواج کرد من خیلی وقت پیش این کارو میکردم:)))))))

حتی تصور زندگی بدون کرانچی هم برام سخته:|

هوووووف

به شوهرخالم گفتم از دکتر پوست و مو برام وقت بگیره(نزدیک محل کارشه)

و الااااان هی منتظرم که خبرشو بهم بده تا از شر این رسیدگی های من در آوردیم راحت شم:////

 

ویدیو

آخ که چقدر این ویدیو بهم حس خوبی میده!

اه اه

آخ آخ

اینقدر از این فضولا که تا میبینن داری با ی پسر که دوستته حرف میزنی یا میخندی با ی لحن کنجکاوی میپرسن داداشته؟؟؟بدم میااااااااد

بعد که کرک و پرت از اون سوال مسخره و یهوییشون میریزه و میگی نه

همچنان به اون نگاهشون ادامه میدن(یکم هم سرزنش قاطی نگاهشون میکنن)

انگار منتظرن تا براشون توضیح بدی:|||||

کااااااااش میشد اون لحظه انگشت وسطیتو بکنی توووووووووووووووو...

چشمشون:|

نمیفهممشون

جلوی خودم رو بگیرم تا اشکم نریزه؟

بگم چیزی نیس،خوبم

ولی به ولله که خوب نیستم

تا کی من جررررررررررر بخورم

تا کی من پارررررررره شم تا برسم به هدفم

تا از همه جلوتر باشم که هیچکیییی نتونه جلوی من ادعایی داشته باشه

ولی بازم نا حقی باشه؟

بازم همه بنده ی پول و سلیطه بازی یکی دیگه باشن؟

به چیههههههههه این کشور نکبت من دل خوش کردم؟

به اینکه هر گوهی میخورم برای کشور خودمه؟

ای گور باااااااااابای این کشور و جیره خوراش!

ای لعنت به همشون

اگه خدایی هست

اگه وجووووووود داره و میبینه چقدرررررر امروز حالم بده

بدونه که نمیبخشم!

من که کم نمیارم

من که کنار نمیکشم

برعکس!

قراره بدجور دهنشونو سرویس کنم

ولی نمیبخشم

اگه کسی اون بالا هست که میبینه،میسپرم به خودش...

رفیقُم

با رفیقم داشتیم حرف میزدیم

یهو گفت

چندوقت پیش با فلانی داشتیم راجب دخترا دورمون حرف میزدیم

بعد میگفتیم این یکی از این لحاظ بدجنسه یا فلان اخلاق بد رو داره

گفتم خببببببببب؟

گفت رسیدیم به تو،ی پنج دقیقه فکر کردیم بعد گفتیم نه بابا این احمق تر از این حرفاس

گفتم الان باید ازت تشکر کنم یا فحش بدم؟:|

گفت نمیدونم چه گوهی میخوری ولی قبول کن احمقی

رفیقام همیشه همینقدرررررررررر لطف دارن بهم:)))))))))

+چندوقت پیش بهم گفت میخوام گیاه خوار شم

گفتم:ببین من الان باید برم ی جایی ولی تو سعی کن گوه نخوری;)

بازم سلام:d

سلااااااام

شما دیدید من نیستم بدونید که سرم شلوغه دیگه😂

تازه برگشتم ایران

و خب کی میدونه که چقدر زجر اور بود؟:|

ینی هر سری که میخوام برگردم ایران(حالا از هرکشووووووووووری)

ی مدت حالم گرفته میشه اصن:///

نمیگم دلم برای ایران تنگ نمیشه

ولی دلتنگیه در حدی نیست که باعث شه من دلم بخواد بیام ایران-____-

مامانمم امروز بهم میگفت:تو که میتونی بری هلند چرا نمیری؟

ولی خب هنوز اینجا کار دارم:))))))

شایدم هنوز یکم امید دارم به این کشور...

نمیدونم!

+استرس رفیقمو دارم:))))

ی کاری داره!منم از دیشب تا حالا دل تو دلم نیس که کارش خوب پیش بره

سعی کردم مطمئن بهش روحیه بدم ولی واقعیتش اینه که منم مثل خودش پر از تردید و استرسم...

خدا خودش کمکش کنه:(

++دلم تنگ شده بووووووووود براتون😍