مامان بابا همش با من بحث دارن که تا وقتی تو این کشوری عقایدتو جار نزن و اینا

برای خودت و شرایطت شر میشه...

منم خب اوایل کوتاه نمیومدم ولی وقتی بابام ازم قول گرفت و مامانم همش نگران بود و خواهش کرد فقط گفتم:سعیمو میکنم...

یاد اون دیالوگ ژن خوک افتادم که میگفت:لعنت به من!که حتی نمیتونم ی داد سر این شهر بزنم:)))

حالا بگذریم

با مامان هروقت میرم خرید یا جایی

یهو میام پیشش میبینم با یکی گرم گرفته و شروع کردن سیاسی حرف زدن:|

نمیدونم این نظام اینجوریه و اینا این کارو کردن و اون کارو کردن و کاش اینجوری بشن و اونجوری بشن و...

بعد بهش میگم:مگه تو همش به من نمیگی دهنتو ببند؟بعد خودت هرکیو میبینی از این حرفا میزنی؟

خیلی هم جواب منطقی میده بهم!

میگه:من منم،تو تویی:|||||||||||||||||||||||||||||||||||

زیبا نیس؟:)))))))