I can
هروقت با مامان میشینیم راجب گذشته ها حرف میزنیم،چند سااال پیش...
دلم میگیره از اون همه سختی
از ی طرفم با خودم میگم:نگاااه کن اون روزای افتضااااح هم تموم شد و الان اوضاع خیلی خیلی خوبه،غصه چیو میخوری؟
واقعا راسته که میگن خدا هر دردی که بهت میده صبرشم بهت میده...
حتی نمیتونم اون روزا رو تصور کنم برایِ الان خودم
دیگه اونقدر قوی نیستم که بتونم از پسش بربیام
قراره چند سااااال دیگه هم بگم این روزای نسبتا سخت هم تموم شده و دیگه همه چی همونجور شد که من میخوام؟^^
در مقابل اون سختی هایی که تحمل کردم الان هیچییییییییی نیس،هیچی!
میخوام دیگه اینقدرر الکی فکر و خیال نکنم
من از پس بدترین روزاا هم براومدم،الان که چیزی نیس^^
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۸ ساعت 9:49 توسط لبخند
|