یه دختر نمیتونه دوستت داشته باشه
بعد دوستت نداشته باشه
بعد دوباره دوستت داشته باشه!

 

یه دختر فقط میتونه
دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
دوستت داشته باشه
و بعد
دیگه هیچ‌وقت دوستت نداشته باشه!

+خب بذار بگم از عنتربرقی

چقدرر این چندروز میخواستم بیام و همه حسامو بنویسم ولی اینقدر درگیری و کار داشتم وقتشو نداشتم

خب منم دقیقا به نقطه ی آخر رسیدم

بی حسی مطلق;)

به دوست دخترشم چراغ سبز دوستی رو دادم که بفهمه از جانب من دیگه هیچ مشکلی نیس

درسته که من بخاطر عنتربرقی باهاش مشکل نداشتم

ینی داشتماااا

ولی به خودم این اجازه رو نداده بودم که به این دلیل باهاش بد بشم

با اینکه از درون پر بودم از حسرت بازم باهاش اوکی بودم و حتی یذره هم بهش بدی نکردم و خیلی جاها هم بهش کمک میکردم

ولی اون کسی بود که یجوری برخورد میکرد که انگار هووشم

منم انگار دلم منتظر بهونه بود

بعد از چندبار دیدن رفتاراش،مثل خودش شدم

ولی خب الان میخوام تمومش کنم

دیگه عنتربرقی به حدی ارزشش برام کم شده که نمیتونم بخاطرش با کسی بد باشم...

یادمه که یبار گفته بودم تموم شده ولی چرت گفته بودم

خودمم میدونستم دارم چرت میگم ولی گفتم که تلاش کنم که بشه ولی اون موقع نشد...

الان شد:))

نمیدونم،اینکه میگن عشق فراموش شدنی نیس شاید درسته و من عاشق نبودم

ولی اگه عاشق نبودم چجوری 5 سال تموم حالم بخاطرش بد بود؟

چجوری اونقدر دق کردم براش؟

چرا وقتی حالش خوب بود،حالم خوب بود و وقتی ناراحت بود پر از حس بد بودم؟

حالا بیخیال

مهم الانه که واقعا تموم شده

شاید ی روزی برگرده

و من امیدوارم نرسه همچین روزی...

چون حالا دیگه بیخیال شدنشو یاد گرفتم;)

اما خب این دلیل نمیشه که بخوام برم تو رابطه ای یا هرچی...

میخوام ی مدت کلا دور باشم از این بحثا

از هر بحثی که به وابستگی به جنس مخالف میرسه

این حس رهایی که الان دارم رو خیلی دوس دارم

نمیخوام از دستش بدم