دیگه کم آوردم
منه احمق فکر میکردم یذرررررررررررره هم که شده تونستم از حسم بهت کم کنم
نشد...
تا دیدمت قلبم ریخت
تا دیدمت قلب احمقم تند تند میزد انگار که میخواست در بیاد از تو سینم...
آخه خدا خودش ندید من این همه بدبختی و دغدغه دارم؟
تو دیگه چی میگی وسط این حال و روزم؟
تورو دیگه کجای دلم بذارم عوضی؟
تا نیم ساعت گیج و منگ بودم
هی میخواستم برگردم و فقططططططط نگات کنم و جلوی خودمو میگرفتم
این انصافه؟
هروقت تو اطرافم یا حتی فیلما میبینم ی پسر خودشو به آب آتیش میزنه واسه رسیدن به فرد مورد علاقش حسودیم میشه
تو از این کارا بلد نبودی؟:)
کاش پسر بودم...
پسرا عاشق میشن نمیگم نمیشن
ولییییی اینقدر عذاب نمیکشن
ولییی اینقدر دق نمیکنن
خیلی راحت تر میتونن کنار بذارن و بیخیال بشن
کاش این قلبم عاقل شه یکم
کاااااااااااش...
+ببخشید اگه وبتون نمیام
حالم اصن خوب نیس:))
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۷ ساعت 23:21 توسط لبخند
|