امروز بابام یکی از پیراهناشو به اصرار مامان پوشیده بود

بعد هی غر میزد که اصن ازش خوشم نمیاد و اینا

منمممم فقط ی گوشه کمین کرده بودم

بلافاصله بعد از اینکه گفت نمیپوشمش و دراورد،سریع رفتم از دستش گرفتم گفتم:خب پس از این به بعد این مال منه^_______^

اتفاقا میخواستم برای خودم ی پیراهن مشکی مردونه بخرم که خودش پیداش شد:))))))))

یکم گشاده فقط که خب منم عاشق اینم که لباس تو تنم گشاد باشه:d

استیناشم که سه ربع میشه!

خیلی هم جذاب*_*