دیشب ی خواب گندی دیدم که نگم اصن:|

تو خوابم خانوادم به زور شوهرم دادن(از این سنتیا)

و من کلا داشتم گریه و جیغ و داد میکردم

تهش هم فرار کردم و اینا

پشمامم ریخته بود از اینکه بابای من همچین کاری کرده:/

هی با بغض میگفتم بابا؟تو که اینجوری نبودی...(دلم برای خودم سوخت😂)

از خواب که پریدم  چند دقیقه ای طول کشید تا هضم کنم

بعدش فقط میخندیدم:)))))))))))

حالا الان بابا و مامان اومدن خونه و با ی قیافه خیلی ناراحتی میگن فلانی دخترش کلاس هشتمه و دهنش بو شیر میده! هم شوهرش دادن هم بعد ی ماه عقد باردار شده و چقدر گناه داره و اینا

برم بهشون بگم شما هم دیشب به زور داشتید یدونه دخترتون رو شوهر میدادید؟:)))))))))))))))))))))))))

+شما هم از این خواب چرتا میبینید یا من مشکل دارم؟