جمع دخترونه!
با رفیقام جمع شده بودیم دور هم داشتیم جرات حقیقت بازی میکردیم
بعد از اینکه خوب تخلیه اطلاعاتی کردیم همدیگه رو:|
رفتیم یکم هفت کثیف/خبیث بازی کردیم که من اصننننننن بلد نبودم ولی بردم😂
حالا تهش من باید حکم میدادم به اون رفیقم که باخته بود
بهش گفتیم که به شماره ی 20 گوشی اون یکی رفیقم پیام بده
بعد افتاده به دوست پسر قبلی همون یکی رفیقم که جدیدا هم کات کردن😂😂
اینی که باخته بود هم میگفت من مشکلی ندارم الان بهش پیام میدم سلام،مرده شورتوووو ببرن
منم ترجیح دادم از حکمم بگذرم:||||||
بعدش نشستیم به غیبت کردن و اینا
ساعت 2 نصفه شب همرو آباد کردیم😂😂
تهش هم داشتیم از ویژگی ها میگفتیم و اینا
داشتن راجب ی مرده حرف میزدن
نمیدونم چیشد من یهو گفتم خیلی بزرگهههههههه:|
دیدم رفیقام ترکیدن از خنده
تا 1 دقیقه هی میگفتم چه مرگتونه؟
بعدش فهمیدم چقدرررر ذهن مزخرف و کثیفی دارن🤦♀️
+بماند که اون وسط مسطا چقدر حرص خوردیم از دست بعضیاشون
ولی خوش گذشت*_*
++پند امروز:منحرف نباشیم!!!